علم ریاضی

این وبلاگ جهت استفاده علاقمندان به ریاضی ایجاد شده است.

علم ریاضی

این وبلاگ جهت استفاده علاقمندان به ریاضی ایجاد شده است.

چجحچ

تبریک ماه مبارک رمضان

http://norouz94.ir/wp-content/uploads/2015/04/071.jpg 

حلول ماه مبارک رمضان برهمه مسلمین جهان مبارک باد.

ترس از ریاضیات منجر به دردهای جسمی می‌شود

در آزمایشی جدیدمعلوم شدکه ترس از ریاضیات می‌تواند شبکه‌های دردرا درمغز فعال کند.

متخصصان علوم پزشکی دانشگاه شیکاگو در این آزمایشات دریافته‌اند اضطراب ناشی از کلنجار رفتن با ریاضیات می‌تواند مناطقی را در مغز فعال کند که با تجربه به احساس دردهای جسمی و تشخیص تهدید غریزی، مرتبط هستند.

این مطالعه نشان داد در افرادی که هنگام مواجهه با مسائل ریاضی اضطراب شدیدی را تجربه می‌کنند، مناطقی از مغز که با احساس درد فیزیکی ارتباط دارند به فعالیت می‌افتند و هرچه این اضطراب و دل شوره بیشتر باشد این فعالیت عصبی نیز شدیدتر می‌شود و بنابراین احساس درد افزایش می‌یابد.

این متخصصان در بیانیه‌ای یادآور شدند: ما در این آزمایشات اولین مدرک عصبی را ارائه کرده‌ایم که نشان‌دهنده طبیعت تجربه فیزیکی مرتبط با ترس از ریاضیات است.


انیشتین فراموشکار

انیشتین فراموشکار

معروف است که یک بار اینشتین در امریکا با قطار در حال مسافرت بوده که مامور قطار برای دیدن بلیط سر می رسد اما اینشتین هر چه که می گردد بلیط را پیدا نمی کند. مامور که این وضع را می بیند از کوپه او دور می شود در حالی که می گوید "حضرت استاد ، کیست که شما را نشناسد و یا شک کند شما بلیط نگرفته اید. نیازی به نشان دادن بلیط نیست". اینشتین سری به نشانه تشکر تکان می دهد. مامور بعد از تمام کردن کوپه های دیگر این واگن ، نگاهی به عقب می اندازد اما متوجه می شود اینشتین همچنان در حال گشتن است. برمی گردد و می گوید : "پروفسور اینشتین ، گفتم که شما را می شناسم و نیازی به بلیط نیست ، چرا بازهم نگرانید؟" اینشتین جواب می دهد : "اینهائی که گفتی خودم هم می دانم ، دنبال بلیط هستم ببینم به کجا دارم می روم"

عددبسیار اول

عددبسیار اول

آیا می دانید عدد بسیار اول به چه عددی می گویند؟


     عدد 373 همان عدد مورد نظر است .

از هر طرف به آن نگاه کنی عدد اول است                                                          

  اگر یک رقم یک رقم در نظر بگیریم ،هر رقمی یک عدد اول است.

همینطور اگر دو رقم د و رقم در نظر بگیریم  باز هم اعداد اول داریم.

     و خود عدد هم که سه رقمی است نیز عددی اول است.

پس به این عدد ، عدد  بسیار اول می گوئیم .

اعداد چند ضلعی و اعداد اول

اعداد چند ضلعی عددهایی هستند، که با شکل چند ضلعی‌های منتظم ارتباط ویژه‌ای دارند. ابتدا به این جدول خوب دقت کنید:

خواص ریاضی اعداد چند ضلعی، با مطالعه‌ی این اشکال کشف شده‌اند. بحث در مورد عددهایی که به صورت چند ضلعی هستند، شیرین اما مفصل است. ما در اینجا سعی می کنیم. باعددهای چند ضلعی آشنا شویم ، و در مورد برخی از آنها نیز فقط به یک خاصیت اشاره کنیم.
الف ـ عددهای مثلثی: اگر چند دکمه یکسان داشته باشید، می توانید آنها را کنار هم طوری قرار‌دهید
که تشکیل یک مثلث متساوی‌الاضلاع دهند. به طوری که در سطر اول جدول مشاهده می‌کنید، در هر کدام از این مثلثها فقط یک دکمه در راس قرار‌دارد در هر یک از سطرهای پایین نیز، هر سطر یک دکمه بیشتر از سطر بالای خود دارد. پس شمار دکمه‌های به کار رفته در آنها را، چپ به راست، می‌توان چنین به دست آورد:
...،(۵+۴+۳+۲+۱)،(۴+۳+۲+۱)، (۳+۲+۱)، (۲+۱)،(۱)و حاصل هر یک از آنها نیز عدد مثلثی نام دارد. پس سری اعداد مثلثی چنین خواهد‌بود:
...،۷۸،۶۶،۵۵،۴۵،۳۶،۲۸،۲۱،۱۵،۱۰،۶،۳،۱
در اینجا اگر شمار دکمه‌های واقع در یک ضلع مثلث معلوم باشد، تعیین مجموع دکمه‌های آن ساده است. کافی خواهد‌بود، که آن را با تمام اعداد طبیعی متوالی کوچکتر از خود جمع کنیم. مثلا اگر تعداد دکمه‌ها در یک ضلع ۵ تا باشد، شمارکل دکمه‌ها۱+۲+۳+۴+۵ یعنی ۱۵تا خواهد‌بود.
ب ـ عددهای مربعی: این بار دکمه‌ها را در سطرها و ستونهای مساوی کنار هم قرار می‌دهیم. تا یک مربع تشکیل شود .با توجه به شکلهای مربوطه معلوم می‌گردد. که تعداد دکمه‌ها در آنهاـ به ترتیب ـ مساوی باتوان دوم اعداد طبیعی ۱و ۲و ۳و ۴و ... خواهد‌بود.

ادامه مطلب ...

من در سر زمینی زندگی می کنم

من در سر زمینی زندگی می کنم


من در سرزمینی زندگی میکنم که وقتی کسی می میرد میگویند راحت شد ...؟؟؟ ما چگونه زندگی میکنیم که با مرگ راحت میشویم؟


* ما امروزه خانه های بزرگتر ، اما خانواده های کوچکتر داریم ؛

مدارک تحصیلی بالاتر ، اما درک عمومی پائینتر داریم

آگاهی بیشتر ، اما قدرت تشخیص کمتر داریم؛

بدون ملاحظه ایٌام را می گذرانیم ، خیلی کم می خندیم ;

خیلی تند رانندگی می کنیم ، خیلی زود عصبانی می شویم ؛


تا دیروقت بیدار می مانیم ، خیلی خسته از خواب بر می خیزیم ؛

خیلی کم مطالعه می کنیم ؛

خیلی زیاد صحبت می کنیم ، به اندازه ی کافی دوست نداریم و خیلی زیاد دروغ می گوئیم ؛

زندگی ساختن را یاد گرفته ایم اما زندگی کردن را نه ؛

ما ساختمانهای بلندتر داریم اما طبع کوتاهتر ؛

بیشتر خرج می کنیم اما کمتر داریم ، بیشتر می خریم ، اما کمتر لذت می بریم ؛

ما تا ماه رفته و برگشته ایم اما  قادر نیستیم برای ملاقات عزیزی از یک سوی خیابان به آن سو برویم ؛

فضای بیرون را فتح کرده ایم ، اما فضای درون را نه ؛

بیشتر برنامه میریزیم اما کمتر به انجام می رسانیم؛

عجله کردن را آموخته ایم و نه صبر کردن را 

مگر بیشتر از یک بار در زندگى فرصت داریم؟

ریاضیات در جهان اسلام

ریاضیات در جهان اسلام به شیوه رسمی و مدون با محمد بن موسی خوارزمی آغاز گردید. در آثار خوارزمی سنت‌های ریاضی در یونان، ایران و هند با هم ترکیب شده‌است. مهم‌ترین اثر خوارزمی، الجبر و المقابله است.

پس از خوارزمی، ابویوسف کندی به تکمیل جبر روی آورد. در عصر ترجمه، آثار آپولونیوس، نیکوماخوس و ارشمیدس به عربی ترجمه شد. ابوالوفا بوزجانی، نخستین شارح کتاب خوارزمی بود، که به تکمیل مبحث معادلات پرداخت. ابن‌سینا، از دیگر ریاضیدانان مسلمان بود؛ وی شرحی بر آثار دیوفانت نوشت. نصیرالدین طوسی، رییس رصدخانه مراغه نیز کتاب‌هایی در زمینه ریاضی تألیف نمود. عمر خیام نیز تألیفات ریاضی مشتمل بر تحقیق در اصل موضوع اقلیدس و حساب و جبر دارد. غیاث‌الدین جمشید کاشانی، کاشف حقیقی کسر اعشاری بوده و اندازه صحیح عدد پی را به دست آورده بود؛ کتاب مفتاح‌الحساب وی به زبان عربی‌است. معروف‌ترین چهره ریاضی در قرن دهم، بهاءالدین عاملی است. در نزد مسلمین، ریاضیات به علم عدد، هندسه و جبر تقسیم می‌شده‌است.

دانسته‌های این دوران رفته رفته راه خود را به ممالک غرب پیدا کردند و در شکل‌گیری رنسانس تاثیرات محسوسی گذاشتند. بطور نمونه، لئوناردو فیبوناچی را مسئول معرفی شیوه عددنویسی هندو-عربی منتج این دوران، و جایگزین کردن سیستم عددنویسی رومی در اروپا با این شیوه دانسته‌اند.[۱] و یا در باب اعداد کسری، محمدبن حصار را مبدع خط کسری دانسته‌اند، که در اروپا Vinculum نام گرفت.[۲] 

تاریخ علوم ریاضی در تمدن اسلامی

تاریخ علوم ریاضی در تمدن اسلامی

فارسی نسخه موبایل

در این متـن میخوانـــیم :

    در عظمت کارهای ریاضی دانان اسلامی همین بس که جرج سارتن در کتاب «مقدمه ای بر تاریخ علم»، هر کدام از عصرهای قرون هشتم تا دوازدهم تاریخ علم را در قرون اسلام و قرون وسطی، به یکی از نام های «عصر خیام»، «عصر ابوالوفا»، «عصر بیرونی»، «عصر خوارزمی» نام گذاری کرده و به توضیح مسائل آن ها پرداخته است. به عقیده او در این دوره «وظیفه اصلی بشریت در زمینه های علم و تحقیق، توسط مسلمانان ایفا شد.» باری، یکی از ویژگی های علوم ریاضی در سایه سار علم گرایی اسلام، این بوده است که تمام فنون نظری ریاضی، جنبه کاربردی پیدا کرد و علم نجوم که از شعبه های دانش ریاضی بود، برای تعیین جهت قبله، خسوف و کسوف و ... به کار برده می شد. مسلمانان هم چنین توانستند برای رصد کردن آلات، و ابزارهای اسطرلاب بهتری را بسازند.
    بی جهت نیست که برگرن می نویسد:
    «تمدن اسلامی از سال 129 هجری به بعد، دسته ای از ریاضی دانان را پرورش داد که تکمیل حساب دستگاه اعشاری، شامل کسرهای اعشاری، به وجود آوردن جبر، یک سلسله کشفیات مهم در مثلثات مسطح و کروی و منظم کردن علوم مربوط به آن چنین ابداع روش های زیبا برای یافتن جواب های عددی معادلات، آزمایه های اعتبار آن به شمار می رود.»
    جان برنال اضافه می کند:
    «مسلمانان با استفاده از پژوهش های ریاضی دانان هندی که به محاسبه با مقادیر مجهول مربوط می شد جبررا به وجود آوردند در زمینه مثلثات نیز که اهمیت خاصی در اختر شناسی و تحقیق داشت، باز مسلمانان بودند که به پیشرفت های بسیاری نایل آمدند.»

    ادامه مطلب ...

    سخت ترین کار

    سخت ترین کار در این دنیا بحث کردن با انسانی است که به خودش قول داده که نفهمد...!!!


    گاهى خودت رامثل یک کتاب ورق بزن،

    زیباترین متن سال به انتخاب اساتید دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ؛
    ؛
    ؛
    گاهى خودت رامثل یک کتاب ورق بزن،
    انتهای بعضی فکرهایت " نقطه" بگذار که بدانی باید همانجا تمامشان کنی.
    بین بعضی حرفهایت "کاما" بگذار که بدانی باید با کمی تامل ادایشان کنی .
    پس از بعضی رفتارهایت هم "علامت تعجب" و آخر برخی عادت هایت نیز علامت "سوال" بگذار .
    تا فرصت ویرایش هست... خودت را هر چند شب یکبار ورق بزن...
    حتی بعضی از عقایدت را حذف کن ... اما بعضی را پر رنگ.


    کتاب

    اگر خواستی چیزی را پنهان کنی لای یک کتاب بگذار!
    چون در ایران کسی کتاب نمیخواند


    سخن بزرگان

    در سرزمینی که سایه آدمهای کوچک بزرگ شد

    در آن سرزمین آفتاب در حال غروب است!!!

    »دکترشریعتی»


    نماز در قالب ریاضی

    نماز تابع پوشایی است که همه ی اعضای دامنه را تنها و تنها به عضو منحصر به فرد برد نظیر می کند . در مجموعه دامنه هر گونه عددی موجود است ، هر گونه انسانی موجود است ، گنه کار و ثواب کار ، اعداد حقیقی و مختلط و هر گونه عددی را به ذات بی همتای او می رساند . چون پوشاست و یک به یک است بنابراین معکوس پذیر نیز است .

    حال که این بردار انتقال من ناچیز را به آن بی نهایت می رساند ، آخه این مجموعه ی تهی من چگونه می تواند به آن مجموعه ی بی ابتدا و بی انتها متصل شود .

    "رکوع" من نمایان کننده ی زاویه قایمه است . عجب ابهتی ! زاویه قایمه عجب شکوهی دارد . استوار و محکم با اینکه خم می شوم اما از این خم شدنم احساس غرور می کنم .

    "سجده " من نقطه تماس من با آن یکتای بی همتاست . من در سجده مفهوم آهنگ تغییر و کاربرد مشتق را می فهمم . در این نقطه است که خطی مماس بر منحنی عبودیت به ابدیت رسم می شود . مشتق منحنی عبودیت من در نقطه تماس این بار خط خمیده است . انگار این تابع از اول ذرجه n بزرگتر از 2 داشته . این خط خمیده در برابر آن قدرت لا یزال خم شده است .

    قنوت من سینوس تابع هیپربولیک است که با ظاهر کلمه سخت بسیار ساده شبیه سهمی با a مثبت رسم می شود .

    تشهد من لگاریتم طبیعی عدد بی نهایت است که بی نهایت می شود .

    من در سلام اکسترممهای تابعم را همه با هم یکجا می بینم که ماکزیممها و مینیمم ها ی مطلق ونسبی خود را یک به یک به من می نمایانند .

    امروز در صفحه شطرنجی سجاده من محورهای مختصات پاک شده تا مختصات بردار اتصال دهنده بر ابدیت را با نقطه وجود بی ارزشم اشتباه نکنم .
    وقتی دانه دانه ی کرات تسبیحم را یکی پس از دیگری طی می کنم ، احساس می کنم راس هرم وجودم که در سطح کره ی محیط بر این هرم قرار دارد در حال حرکت است که احساسش را به همه جای کره برساند .

    امروز که صفحه ای را از کره ی محیط بر وجودم عبور دادم ، سطح مقطع آن دایره ای شد با وترها و شعاع ها و قطر های رسم شده ، از این همه برخی سبز و برخی قرمز اند . سبزها موازی اخلاق انسانی اند و قرمز ها معاصی و اعمالی اند که یا اخلاق انسانی را قطع کرده اند و یا دیر یا زود قطع خواهند کرد . خطوط قرمز مرا وادار می کنند که تحت دوران 180 درجه قرار بگیرم .

    من که الان از حل معادله گناهان و حسنات اعمالم بر نمی آیم و جرات دست به قلم گرفتن برای حل این معادله را ندارم ، چگونه می توانم وقتی که نقطه عطف تمامی منحنی ها مشخص شد ، وقتی که انتگرال همه ی توابع به دست آمد ، وقتی که کلیه مسایل حل شد ، معادله حل شده ام را که هم اینک پیش رویم مساله است ببینم . ولی به هر حال تنها راه حل و مسیر نجاتم را تابع یکنوا و اکیدا صعودی نماز می دانم .


    منبع : زنگ شیرین ریاضی


    گل

    خدمت همه دوستان گلم

    اعدادبسیاربزرگ

    تا کنون ما در زندگی روزمره با اعدادی از قبیل ده ، صد ، هزار ، میلیون و میلیارد سروکار داشته ایم و به جز ریاضیدان ها کمتر کسی با ادامه ی این اعداد آشنا است. البته در گذشته چندان نیازی به دانستن نام اعداد بزرگ نبود ولی برای رسیدن به توان های بالای عدد 10 ، زمانی طولانی سپرده شده .

    واژه بزرگترین عدد غیر مرکبی که در ترجمه ی اصلی عبری قدیمی تورات وجود داشت ، عدد ده هزار (رواوا) است.تقریبا دو هزار سال بعد واژه ی میلیون توسط یک ایتالیایی در قرن سیزدهم به کار گرفته شد.

    میلیون به معنی هزار بزرگ است. اعداد بزرگتر باز از طریق ترکیب ساخته شده اند:ده میلیون ، صد میلیون و...

    بعد از چند قرن واژه ی بیلیون ( در آغاز قرن هفدهم ) در انگلستان به کار رفت که در آن زمان بسیار شگفت بود. سپس در قرن بیستم نام گذاری کاملی از اعداد بزرگتر تعیین شد. طبق فرهنگ تفصیلی و بستر اعداد بعد از میلیون به شرح زیر است :

    بیلیون ( میلیارد ) = 109

    تریلیون = 1012

    کوادریلیون = 1015

    کونیتلیون = 1018

    سکستیلیون = 1021

    سپتلیون = 1024

    اکتیلیون = 1027

    نونیلیون = 1030

    دسیلیون = 1033

    اندسیلیون = 1036

    دیودسیلیون = 1039

    تری دیسیلیون = 1042

    کواتوارد دسیلیون = 1045

    کواین دیسیلیون = 1048

    سکس دیسیلیون = 1051

    سپتن دیسیلیون = 1054

    اکتو دیسیلیون = 1057

    ندوم دیسیلیون = 1060

    ویجنیتیلیون = 1063


    خدایا

    پروردگارا !
    مرا مدد کن تا دانش اندکم نه نردبانی باشد برای فزونی غرور و تکبر و نه حلقه ای برای اسارت
    و نه دستمایه ای برای تجارت ،بلکه گامی باشد برای انسانیت و متفاوت ساختن زندگی خود و دیگران.


    و فراموش نکنیم بینهایت بهانه ای است برای آموختن.
    آموختن آنچه می دانیم و آنچه نمی دانیم.
    در این عصر استرس می خواهیم لذت ببریم.
    از گفتن و شنیدن. از فکر کردن.
    هدف، آموختن مقدار زیادی مطلب نیست بلکه مقصود اینست که از آن اندک،بی نهایت استفاده را بکنیم.