پدرش دهقانزادهای بود که روی زمینهای اربابی کارگری میکرد. پس از مرگ پدر، مسئولیت خانواده بهدوش مادرش (گلستان شهریاری) بود. این خانواده از لایههای درآمدی پایین جامعه بودند و دوران کودکی شهریاری دوران سختی از نظر معیشتی بود. او تا سال سوم دبیرستان را در دبیرستان ایرانشهر در شهر کرمان گذراند و وارد دانشسرای مقدماتی کرمان شد. در خرداد ۱۳۲۳ دانشآموخته شد و برای ادامه تحصیل به تهران آمد
در تهران در سال ۱۳۳۲ در رشتهٔ ریاضی در دانشکدهٔ علوم دانشگاه تهران و دانشسرای عالی (دانشگاه تربیت معلم تهران کنونی) دانشآموخته شد[۶]. یک سال در شیراز آموزگار بود. در ۱۳۳۳ به تهران آمد. آن روزها در دبیرستان اندیشه و دبیرستانهای وابسته به گروه فرهنگی خوارزمی آموزش میداد. در دانشکدهٔ فنی دانشگاه تهران، در کلاسهای روزانه و شبانهٔ دانشگاه تربیت معلم و در اراک در مدرسهٔ عالی علوم اراک هم آموزگار بود[۷].
شهریاری در دوران پرتنش سیاسی دههٔ ۲۰ به مبارزهٔ سیاسی روی آورد و در جریان چپ و مارکسیستی به فعالیت میپرداخت. در ۱۳۲۴ در نوزدهسالگی به عضویت حزب توده ایران پذیرفته شد.[۸] پس از ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ و سوءقصد به جان محمدرضا پهلوی موجی از دستگیری آغاز شد و در فروردین ۱۳۲۸ شهریاری که عضو حوزهیی به مسئولیت احسان طبری بود، برای نخستین بار بازداشت شد و به زندان افتاد و پس از آن بارها در دوران محمدرضا پهلوی و جمهوری اسلامی به زندان افتاد. زبان روسی را در زندان فرا گرفت و دست به تألیف و ترجمه زد. تاریخ حساب تانون را در زندان ترجمه کرد. استاد پرویز شهریاری در فیلم مستند فانوس گلستان که در اوایل دهه هشتاد خورشیدی درباره او ساختند، گفته بود: «همیشه در زندگی خودم در بیم و امید به سر میبردم همیشه حتی حالا نمیتوانم خودم را آزاد به معنی واقعی احساس کنم و همیشه حس میکنم که کسی یا چیزی دارد مرا میپاید.»
دانشمند عدالتخواه " استاد پرویز شهریاری " سرانجام در ۸۶ سالگی و در ساعت ۴:۳۰ دقیقه بامداد روز جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ به علت مشکل تنفسی در بیمارستان جم تهران زندگی را بدرود گفت و در عصر همان روز در آرامگاه قصر فیروزه زرتشتیان واقع در شرق تهران در حضور جمعی از دوستدارانش به خاک سپرده شد.