خط مجانب بر آن، کمند گیسوی توست
حد رسیدن به تو، مبهم و بی انتهاست
بازه تعریف دل، در حرم کوی توست
چون به عدد یک تویی من همه صفرها
آن چه که معنی دهد قامت دلجوی توست
پرتوی خورشید شد مشتق از آن روی تو
گرمی جان بخش او جزئی از آن خوی توست
بی تو وجودم بود یک سری واگرا
ناحیه همگراش دایره روی توست
(پروفسور هشترودی)
سلام خوبی؟[لبخند][گل] خوشحال میشم به چت روم من بیای محیطش خیلی خوبه و پاکه با بچه ها زود صمیمی میشی[چشمک] منتظرماااااا[گل]